چه کسي « سبز » را انقلاب سبز قلمداد کرد؟
نوشته شده توسط : محفوظ

چه کسي « سبز » را انقلاب سبز قلمداد کرد؟

 

نويسنده : دانيل مک آدامز (1)

چکيده :

نويسنده اين مقاله ضمن اشاره به نقش دولت آمريکا در طراحي و راه اندازي انقلاب هاي رنگي در چند کشور جهان، چگونگي اطلاق انقلاب سبز به اعتراضات خياباني ايران را مورد کندوکاو قرار مي دهد. وي با بررسي نقش برجسته سازمان « اقدام ملي براي دمکراسي» در صرف هزينه هاي هنگفت جهت تشويق اين قبيل اقدامات، به طرح اين ايده مي پردازد که چون فعاليت هاي اين سازمان در کنار ديگر طرح هاي دولت آمريکا براي ايجاد بي ثباتي در ايران ، از دو سال پيش کليد خورده است ، احتمال اينکه بخشي از پول هاي هزينه شده توسط اين بخش سازمان از کمپين ميرحسين موسوي در سر آورده باشد نيز وجود دارد.
همانند « انقلاب هاي رنگي» پيشين، اکنون نيز ايالات متحده آغوش گرم خود را به روي قيام « خودانگيخته»! ايرانيان در مخالفت با نتايج انتخابات رياست جمهوري گشوده شده است. اگرچه من ذره اي در غم کساني نيستم و نبايد هم باشم و هيچ آمريکايي ديگري نيز نبايد باشد-که بر کشوري هفت هزار مايل دورتر از ما، چه کساني حکومت مي کنند. اما وقتي اثر انگشت امپراتوري ايالات متحده در اين رويدادهاي تأثيرگذار فرامرزي هويدا مي شود، اين موضوع دقيقاً به من مربوط مي شود. تاکنون چندين مفسر، موضوعي را از زير غبار زمان بيرون کشيده اند که بر اساس گزارش مطبوعات، به صدور يک فرمان رياست جمهوري براي انجام عمليات هاي مخفي عليه ايران مربوط مي شود. راه اندازي عمليات هاي پنهاني عليه يک کشور ديگر، يکي از شيوه هاي رسمي رئيس جمهور به شمار مي رود. در سال 2007- که هنوز تا انتخابات اخير در ايران زمان زيادي راه بود- رئيس جمهور با « اتاق ستاره کنگره»، « گروه 8»، رهبران مجلس و کنگره ملاقاتي ترتيب داد و اجازه استفاده از چهارصد ميليون دلار را براي انجام فعاليت هاي مختلف در ايران کسب کرد؛ ازجمله، آن طور که « واشنگتن پست» گزارش کرد: « فعاليت هاي مختلف از جاسوسي، از ارتباط با فعاليت هاي هسته اي ايران گرفته تا حمايت از گروه هاي شورشي مخالف روحانيون حاکم براين کشور...» نو محافظه کار سابقه دارکنت تيمرمن درباره بازوي ديگر مداخلات فرامرزي آمريکا يعني سازمان « اقدام ملي براي دمکراسي»، در مطلبي که روز قبل از انتخابات نوشت، مشت خود را باز کرده است:« در اينجا صحبت از يک انقلاب سبز در تهران است.» جالب است. در اين فکرم که اين « در اينجا» از کجا آمده است. بدون شک تيمرمن در تهران در حال نوشتن اين مطلب نبوده است. تيمرمن در ادامه با صميميت و صداقت قابل تحسيني مي نويسد: « اقدام ملي براي دمکراسي در طول دهه گذشته، ميليون ها دلار را براي ترويج انقلاب هاي « رنگي» در مکان هايي مانند اوکراين و صربستان، آموزش تکنيک هاي ارتباطاتي و تشکيلاتي مدرن به فعالان سياسي هزينه کرده است.به نظر مي رسد که بخشي از اين پول ها به دست گروه هاي طرفدار موسوي رسيده است که با سازمان هاي غيردولتي بيرون ايران که اقدام ملي براي دمکراسي بودجه آنها را پرداخت کرده است، ارتباط دارند.» حتماً با خود مي گوييد که تبليغات گر قهاري چون تيمرمن از کجا اين چيزها را مي داند؟ خب بايد هم بداند! سازمان وهم آلود خود او يعني « بنياد دمکراسي در ايران»، در ارتباط با « عمليات هاي پنهاني و آشکار» سازمان اقدام براي دمکراسي عليه دولت ايران، با اين سازمان همکاري دارد. بنياد دمکراسي در ايران چگونه به دنبال ترويج دمکراسي در ايران با دلارهاي مالياتي ماست؟

يکي از بنيان گذاران اين بنياد جاشوا موراوچيک در مقاله اش که در « لس آنجلس تايمز» چاپ شده و عنوان گزنده « بمب ايران» را بر آن گذاشته، سرنخ جواب اين سؤال را به ما مي دهد:« صراحتاً بگويم، از نظر من، نکته آزار دهنده تر از اين واقعيت که دولت ايالات متحده به مداخلات خود در اين عصر جادويي جديد اوباما نيز ادامه مي دهد،تعداد افرادي است که درآمريکا مسخر اين رويدادها در دوردست ها شناخته شده اند، رويدادهايي که هماهنگ کننده آنها، مقوله رنگ است. بسياري از صاحب نظران در « همبستگي» با اين « انقلاب سبز»، وب سايت هايشان را به رنگ سبز درآورده اند. انگار که آنها به شکلي اميد بسته باشند که اين بار اين امر کاملاً تحقق خواهد يافت؛ که « قدرت مردم» به راستي به راه افتاده است؛ که اين يک دنياي متفکراست که درآن متصديان اهريمني! - سپاه پاسداران-، « اصلاح طلبان» به پاخاسته اي را سرکوب مي کنند که براي رسيدن به فرداي روشن، دنيايي که درآن همه خواهان آن هستند که درست شبيه به ما باشند - دمکراسي!- توييت هايي را ارسال مي کنند!.» در مواقعي مثل اکنون، من به مت تاي ب ي بزرگ رو مي آورم که بهترين مطالب تمام زمان ها را دراين باره نوشته است که ايالات متحده چگونه به درون اتحاد جماهير شوروي راه پيدا کرد: « وقتي ناظران امروزي برمي گردند و روزهاي نخست شکل گيري شوروي نگاه مي کنند، متعجب مي شوند که چگونه ممکن بوده است که مردم، آن داستان هاي خيالي را که در روزنامه هاي دولتي مي خواندند، باور داشته باشند. منظور توصيفات تکان دهنده درباره تروريست ها و خرابکاران فاشيستي است که براي مسموم کردن منابع آب، خراب کردن ريل ها و قرار دادن خرده شيشه در سوسيس ها توطئه مي کردند. پاسخ احتمالاً اين است که آنها دوست داشتند اين حرف ها را باور داشته باشند، چرا که اين چيزها در قلب هايشان بود و ازخود آنها بر مي آمد.» و اين ماجرا هنوز ادامه دارد...

پي نوشت :

1- Daniel McAdams ، نويسنده و روزنامه نگارآمريکايي.
منبع انگلیسی :
www. lewrockwell.com

 





:: موضوعات مرتبط: سیاسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 371
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 21 خرداد 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: